|
|
|
|
|
ایدهپردازی، تفکر خلاق و تفکر طراحی در کارآفرینی
|
گزارش کارگاه »مفاهیم و روشهای ایدهپردازی، تفکر خلاق و تفکر طراحی در کارآفرینی «
کارگاه »مفاهیم و روشهای ایدهپردازی، تفکر خلاق و تفکر طراحی در کارآفرینی «روز دوشنبه و سه شنبه، ۱۱ و ۱۲ تیر ۱۳۹۷ از ساعت ۱۴ تا ۲۰ در مرکز رشد دانشگاه صنعتی سهند، مجری طرح توانمندسازی و تسهیلگری کسبوکارهای نوپای فاوا آذربایجان شرقی برگزار شد. آرش مدرسی، مدرس این کارگاه، به مباحثی از جمله، ایده پردازی، خلاقیت، انواع تفکر خلاق و تفکر طراحی پرداخت.
هدف از این دوره آشنا کردن اکوسیستم مدیریت و کسبوکار با مفاهیم جدید از جمله تفکر طراحی، تفکر خلاق و کارآفرینی نوآورانه بود که نقش مهمی در توسعه اقتصادی دارد.
در این کارگاه مدرسی ابتدا به معرفی تفکر خلاق به عنوان ابزاری جهت ایده پردازی و حل خلاقانه مساله پرداخت و نقش آن در خلق کسبوکارهای جدید و نیز رشد و توسعه کسبوکارهای موجود را با ذکر مثالهای فراوان تشریح کرد.

جلسه با داستان اختراع هواپیما توسط برادران رایت شروع شد و جمله معروف پدر ایشان حدود ده سال پیشتر از اختراع هواپیما که در سخنرانی معروف خود به عنوان رئیس یکی از دانشگاههای مطرح آمریکا گفته بود « اگر قرار بود انسان پرواز کند خدا برای او بال میآفرید».
این داستان حول محور پرورش بینش و فلسفه تفکر خلاق بود که مقدمه اساسی بر هر روش و رویکرد خلاقیت است. سپس مدرسی به معرفی ابزارهای تفکر خلاق جهت بررسی مساله از ابعاد مختلف (ارزیابی خلاقانه مساله) پرداخت.
تفکر طراحی شیوهای است که طراحان از آن برای حل مسایل پیچیده و برآورده کردن نیازهای انسانی و کسبوکارها متناسب با مقتضیات اقتصادی و فنی استفاده میکنند. پنج گام اصلی پیادهسازی تفکر طراحی همدلی، تعریف مساله، ایدهپردازی، ساخت نمونه اولیه و انجام آزمایش است.
یکی از مهم ترین وجوه تمایز انسان، از دیگر موجودات قدرت تفکر و خلاقیت اوست. قدرت دستکاری در ذهن و پدیدههاست، قدرت کشف و تولید ابزار و اندیشههای جدید است، که همه اینها به نوعی خلاقیت است. همه انسانها کم و بیش خلاقند و این توانایی به درجات متفاوت در همه ما وجود دارد، مهم آن است که بتوانیم آن را شکوفا کنیم، توسعه دهیم و به خدمت بگیریم.
تفکر خلاق می تواند بهترین سلاح مبارزه با مشکل نیز قلمداد شود. انسانهای خلاق، نگرش منفی به مشکلات را تسلیم شدن قبل از جنگ می پندارند، زیرا معتقدند مشکل نه تنها مزاحمت نیست بلکه مبارزهای برای کشف راه حل است. تفکر خلاق می تواند به ما بیاموزاند که حتی وقتی با حادثهای ناگوار برخورد کردیم، چگونه احساس بد و منفی خود را به احساس خوب و مثبت تبدیل کنیم.
تعریف تفکر خلاق
تفکر خلاق مهارتی است که شخص از تلفیق مهارت های حل مسائل و تصمیم گیری از افکار یا روابط نو برخوردار میشود و قدرت کشف و انتخاب راه حلهای جدید را پیدا میکند.
انواع تفکر خلاق عبارتند از: 1-تفکر همگرا 2- تفکر واگرا
تفکر خلاق با تفکر واگرا رابطهای مستقیم دارد. افراد با تفکر واگرا سعی میکنند پدیدهها و امور افکار را آن چنان که هستند به راحتی نپذیرند، بلکه نگاه متفاوتتری داشته باشند و از قالبهای فکری همسان دور شوند، به عبارتی پدیدهها را با چشم و منظر دیگری نگاه کنند. امّا در تفکر همگرا، فکرهای جدید و نو کمتر راه پیدا می کند و افراد امور و پدیدهها را آن چنان که هستند میبینند و میپذیرند.
در ادامه، انواع تفکر خلاق، تفکر واگرا و تفکر همگرا که از مسائل مطرح در خلاقیت هستند، شرح داده میشوند. تفکر همگرا همان تفکر منطقی است که امور، مربوط به هم در نظر گرفته میشود و امور نا مربوط کنار گذاشته میشوند. در تفکر همگرا، امکان اشتباه نیست و فرد سعی دارد از اشتباه پرهیز کند. در حالی که تفکر واگرا از عرف و عادات دور میشود و بین امور نامربوط ارتباط برقرار میشود. در تفکر واگرا و خلاق، به فرد فرصت اشتباه داده میشود. برای افرادی که به شکل واگرا تفکر میکنند، به چندین جواب میرسند که این نوع تفکر برای خلاقیت مناسبتر خواهد بود اما متاسفانه در مدارس و سیستمهای آموزشی ما سیستم تفکر همگرا بیشتر موردتوجه قرار گرفته است.
تفکر همگرا در اصطلاح زمانی به کار می رود که ما برای حل یک مسأله یا مشکل یک راه حل از پیش تعیین شده ارائه می کنیم. درواقع تفکر همگرا همان تفکر منطقی است. نمونه هایی از تفکر همگرا عبارتند از:
پاسخ به سؤال های تستی.
پاسخ به سؤال های حفظی.
به یاد آوردن نام ها، اسامی، اعداد، تصاویر، صداها، ...
رو نویسی از یک تکلیف.
پیداکردن جواب های نزدیک به موضوع اصلی.
پیدا کردن راه حل های به هم مرتبط و نزدیک به هم.
پیدا کردن یک یا دو راه حل خاص برای هر مسأله.
نگاه خطی، سیاه و سفید و همه یا هیچ به مسایل زندگی.
تفکر همگرا به ویژه در حل مسایل ریاضی و علوم یک ابزار مهم شناختی است. به عنوان مثال، وقتی پرسیده می شود 2 به علاوه 2 چند می شود؟ احمقانه به نظر می رسد که شما به گزینه هایی غیر از «4» فکر کنید. اما تفکر همگرا یک تفکر محدود، منجمد، انعطاف ناپذیر و خطی است و تکیه محض بر آن، ذهن را از پویایی و دیدن جهان فراتر از آنچه قابل انتظار است باز میدارد. در مقابل، یک متفکر واگرا همیشه در جستجوی گزینههای بیشتر است.
برخی مسایل در ریاضیات، مهندسی و پزشکی تنها در سطح تفکر همگرا قابل حل هستند، اما بسیاری دیگر از مسایل بخصوص آن هایی که به انسان مربوط می شوند نیاز به تفکر در سطح واگرا دارند.
تفکر واگرا به معنی نگاه کردن به یک موضوع از جهات مختلف، دادن پاسخهای غیرمعمول به یک مسأله، محدود نشدن به زمان و مکان و درنظرگرفتن گزینههای متفاوت، جدید و از پیش تعیین نشده برای یک موضوع است. درواقع تفکر واگرا همان تفکر خلاقانه است که ذهن ما را از جهات مختلف به سمت جهان باز میکند. به این ترتیب، بهتر قادریم جهان را از زوایای مختلف کشف و تمام احتمالات را برای حل مسایل زندگیمان در نظر بگیریم.
اگر می خواهید تبدیل به یک متفکر واگرا شوید، راهنماییهای زیر را بخوانید:
آگاهانه فکر کنید. هر زمان که می خواهید به یک سؤال پاسخ دهید، بلافاصله به خودتان بگویید: «ایست، آیا مطمئنی؟»
برای به دست آوردن بینش در مورد جنبه های مختلف یک موضوع، آن را به بخشهای خردتر تقسیم کنید و برای هر بخش جداگانه اطلاعات گردآوری کنید.
تا می توانید سؤال بپرسید. طرح سؤالهای زیاد یکی از بهترین ابزارها برای بررسی موضوع مورد نظر از جهات مختلف است.
از نقشه ذهنی استفاده کنید. یک دایره بکشید و موضوع یا مشکل مورد نظر را در این دایره بنویسید. در اطراف این دایره، دایرههای دیگری بکشید و آنها را با فلش به دایره مرکزی وصل کنید. سپس مشکلات یا حوزههای فرعی دیگری را که از این موضوع اصلی به وجود میآیند در این دایرههای فرعی بنویسید. در مرحله بعد شروع به پیداکردن راه حل برای تک تک دایرههای فرعی کنید تا به موضوع اصلی برسید.
برای حل مسایل همیشه 4 قاعده را رعایت کنید:
سیالی: یعنی تا جایی که می توانید ایده و راه حلهای بیشتر پیدا کنید.
انعطاف: یعنی تا جایی که می توانید ایدهها و راه حلهای متنوع پیدا کنید.
اصالت: یعنی تا جایی که می توانید ایدهها و راه حلهای جدید و متفاوتی که تا به حال به ذهن کسی نرسیدهاند، پیدا کنید.
بسط: یعنی تمام جزئیات موضوع مورد نظرتان را در نظر بگیرید و اسیر تنها یک یا دو بعد نباشید.
برای حل یک مشکل، مانند یک محقق تمام منابع مانند: اساتید و متخصصان، کتاب، مقالات ایرانی، مقالات خارجی و اینترنت را جستجو کنید.
برای رشد سالم ذهنتان، به هر دو نوع تفکر خود (همگرا و واگرا) مجال رشد دهید. به این ترتیب قادرید از پیله های تاریکی بیرون بیایید و جهان را زیبا، قابل کشف و در صورت لزوم قابل تغییر ببینید.
مراحل:
1- آمادگی: در مرحله اول افراد به امور پدیدههای مختلف زندگی دقت و توجّه بیشتری پیدا میکنند، به حدی که گاهی پدیدههای زندگی مدّتهای طولانی ذهن شخص را به خود مشغول میکند.
2- مطالعه: در مرحله مطالعه فرد با بررسی و مطالعه بیشتر روابط بین پدیدهها را بهتر درک می کند.
3- تغییر: در مرحله سوم شخص به نوع روابط بین پدیدهها که ذهن او را به خود مشغول کردهاند پی میبرد و با طرح سوالهای مختلف در ذهن به نقد و بررسی آن میپردازد.
4- پختگی: در این مرحله شخص با گذار از مراحل قبلی به درک و شناخت عمیقتری از روابط بین پدیدهها میرسد و گویی پدیدهها، جزئی از وجودش شده است.
5- اشراق: در مرحله اشراق شخص به پاسخهای ناگهانی دست پیدا میکند، معمولاً با کلماتی نظیر «هان» و «یافتم» متجلّی میشود.
6- وارسی: در این مرحله فرد به بررسی بهترین ایدهای که در مراحل قبلی به آن رسیده است میپردازد و درستی آن را مشخص می کند.
7- اجرا: در این مرحله فرد افکار یا ایدههایی که مورد تأیید واقع شدهاند را به مرحلهی اجرا در میآورد.
ویژگی های دارندگان تفکر خلاق
مدرسی با تاکید بر این نکته که در وجود هر انسانی حداقل یکی از انواع خلاقیت موجود است و هیچ انسانی بدون خلاقیت وجود ندارد به بیان رفتارهایی که ما را به سوی خلاقیت سوق میدهند پرداخت.شی
- افراد خلاق، راه هایی را جست و جو میکنند که از طریق آن بتوانند فکر خود را به سوی ایدههای نو و تازه هدایت کنند.
- به همه جوانب یک موضوع و مسأله توجه دارند.
- در حل یک مسأله تمرکز حواس بیشتری را از خود نشان میدهند.
- به راه حلهایی میاندیشند که ممکن است از دید دیگران اهمیت چندانی نداشته باشد.
- از ربط ایدهها و تجربیات مختلف، نتایج جدیدی را میگیرند.
- افکار و عقاید خود را به راحتی مطرح و از مواجهه با عقاید مختلف استقبال میکنند.
- برای حل مسایل و مشکلات، راه های مختلف را بررسی و تا رسیدن به نتیجهی دلخواه تلاش کنند.
- خود را محدود به آرای دیگران نمیکنند.
- همواره کنجکاو و در جست و جوی اطلاعات جدید و نو هستند.
- از قدرت تصویرسازی ذهنی بالایی برخوردارند، تا حدی که به تفکرات خود، عینیت میبخشند.
- مثبتنگر و پرانرژی هستند.
- معمولاً برای هر سوالی آمادگی ارائه پاسخهای مختلف را دارند.
- سئوال و جوابهای غیرعادی و عجیب و غریب در آنها بیشتر دیده میشود.
راهکارهای گسترش تفکر خلاق
- اطلاعات و تجارب خود را در موقعیت های مختلف گسترش دهیم.
- از دیگران و کودکان سوالهایی را بپرسیم که پاسخ های متعدد داشته باشد.
- اگر سئوال های غیرمعمولی از سوی دیگران مطرح میشود، سعی کنیم تا با همکاری خودشان پاسخهای جدید و نو را کشف کنیم.
- رفتارها و الگوهای افراد خلاق را سرمشق زندگی قرار دهیم.
- از فنون ویژه تفکر خلاق مانند «بارش فکری» به خوبی استفاده کنیم. (حمله ذهنی به یک موضوع را بارش فکری می گویند).
- تصورات ذهنی خود و دیگران را تقویت کنیم، زیرا تصویرسازی کمک میکند تا اطلاعات در حافظه بلندمدت بیشتر ذخیره شوند، برای مثال اگر فرزندمان داستانی از دایناسورها را میخواند، از او بخواهیم تصور کند که میان جنگل قرار دارد، به صدای آنان گوش دهد، بزرگی جثهاش را درنظر بگیرد، صدای پای آنان را بشنود و...
- در نوشتن داستان یا کشیدن نقاشی و... به جای استفاده از نمونه از طرحهای خلاّق ذهن خود استفاده کنیم.
-هر چه را که میخوانیم، میبینیم و میشنویم، مهمترین نکات آن را یادداشت کنیم.
- هر فکر جدیدی که به ذهن ما میرسد، بنویسیم.
- بازیهای فکری، ساخت اشیا با گِل، مجسمهسازی، نقاشی و داستاننویسی موجب شکوفایی ذهن و خلاقیت میشوند.
- اجازه دهیم هر سئوالی را از ما بپرسند و سئوالات آنان را جدی بگیریم.
- طرح سئوالهای باز و تکمیل جملات و داستانهای ناتمام در رشد تفکر خلاق مؤثر است.
- به عقاید دیگران احترام بگذاریم و اجازه دهیم که تا حدّ ممکن کارهایشان را با ذوق و سلیقه خود انجام دهند.
- ابتکار و تخیل را باور داشته باشیم تا زمینه بروز فعالیت های خلاق در جامعه فراهم شود.
- سعی کنیم پاسخهای ما در مقابل سئوالات دیگران به گونهای باشد که او را به سئوالهای جدیدتری هدایت کنیم.
- فرصت ابتکار و نوآوری را در خانواده و مدرسه و محل کار به دیگران بدهیم.
- از موقعیتهایی مانند مسافرت، بازدید از موزهها و رفتن به مکانهای تفریحی و فرهنگی برای آموزش تفکر خلاق استفاده کنیم.
- احساس امنیت، شادی و آرامش از عوامل شکوفایی تفکر خلاق است، آن عوامل را از خود و دیگران دریغ نکنیم.
- هوش، استعداد، مهارت و تلاش جدی، بخشی از عوامل رشد خلاقیت به شمار میرود، امّا ضروری است به ایجاد انگیزه نیز توجه ویژهای داشته باشیم.
- توانایی دیگران حتی کودکان را بپذیریم و باور داشته باشیم که هر فرد موجودی منحصر به فرد است و مثل و مانندی ندارد.
- وقتی کار و فکر جدید و خلاقانهای را از دیگران مشاهده کردیم، با تشویق، خوشحالی و شادی خود را ابراز کنیم.
یکی از ابزارهای عملیاتی برای خلق خلاقیت استفاده از روش PAGES است. هر یک از حروف این عبارت ابتدای کلمهای هستند که در ادامه شرح داده میشوند:
P: Parts هر مسئلهای از یک سری عناصر تشکیل شده است که باید هر یک از آنها به طور واضح بیان کنیم تا ابعاد مسئله روشن شود.
A: Actions فهرستی از کارهایی که میتوان راجع به هر بخش انجام داد، تهیه کنید.
G: Goals اهدافی که در روند حل مسئله قرار است برآورده شوند به روشنی بیان کنید.
E: Events فهرستی از پیشآمدهایی که ممکن است اتفاق بیفتند را تهیه کنید و برای مواجهه با آنها آماده باشید.
S: Self-concepts در هر بخش از ابعاد مسئله، نقش و موقعیت خود را مشخص کنید تا بدانید که چه کارهایی میتوانید انجام دهید.
پنج گام تفکر طراحی
1- همدلی کنید (Empathize)
همدلی کردن یعنی مطلع شدن از دغدغهها، نگرانیها، نیازها و خواستههای کسی که مخاطب حل مسئله ماست. اگر قرار است کسبوکاری راهاندازی کنیم؛ قطعاً افرادی وجود دارند که میخواهند از محصول یا خدمت ما استفاده کنند. در اینجا باید بتوانیم با آنها همدلی کنیم؛ یعنی پای صحبتهایشان بنشینیم و ببینیم آنها دنبال چه چیزی هستند و چه انتظاراتی دارند. وقتی پای رشد و توسعهی فردی و طراحی زندگی شخصی خودمان در میان باشد؛ آن کسی که باید با او همدلی کنیم، خودمان هستیم. همدلی با خود یعنی خودمان را دقیقتر بشناسیم؛ یعنی از نقاط قوت و ضعف، استعدادها و توانمندیها، تیپ و صفات شخصیتی، باورها و مدل ذهنی، سبک ارتباطی، نظام ارزشی و چشمانداز شخصی، الگوهای فکری، احساسی و رفتاری خودمان مطلع شویم. همهی اینها حاصل نخواهد شد، مگر اینکه برای خودشناسی وقت بگذاریم.
2- مسئله را تعریف کنید (Define the problem)
وقتی توانستیم با دیگران یا خودمان همدلی کنیم، حالا میتوانیم بفهمیم مسئلهای که باید حل شود چیست. گاهی اوقات ما در کلاف تصمیمگیری گم میشویم؛ زیرا از ابتدا سراغ مسئلهی درستی نمیرویم. مهم است که بتوانیم مسئلهی اصلی را کشف کرده و درست تعریفش کنیم. برای مثال، وقتی بحث انتخاب شغل مطرح میشود، اغلب ما، محل کارمان را شرکتی تصور میکنیم که در آن یک اتاق کار به ما دادهاند که باید پنج روز هفته از هشت صبح تا چهار بعدازظهر در آن حاضر باشیم، در حالی که امروزه وظایف مربوط به بسیاری از مشاغل به صورت پارهوقت، پروژهای یا دورکاری قابل انجام است.
وقتی دقیقتر به مسئله نگاه میکنیم، میبینیم هدفمان از پیدا کردن شغل، مواردی مانند درآمد، انجام دادن کار بامعنا و داشتن آزادی عمل است؛ در نتیجه مسئلهمان از پیدا کردن یک شغل تماموقت به کسب درآمد و کار بامعنا تغییر میکند. این ضربالمثل معروف را هم شنیدهایم که میگوید:«تعریف درست صورت مسئله، نیمی از حل مسئله است»؛ بنابراین لازم است که وقت کافی صرف کرده و مسئلهمان را درست تعریف کنیم.
3- ایدهپردازی کنید (Ideate)
وقتی صورت مسئله تعریف شد، نوبت ایدهپردازی برای یافتن راهحل است. در این بخش هیچ محدودیتی نداریم و میتوانیم از انواع روشهای خلاقانه استفاده کنیم. برخی از روشهای رایجتر که در گام ایدهپردازی تفکر طراحی بهکار گرفته میشوند عبارتند از بارش فکری (Brainstorming)، نقشهی ذهنی (Mind-map) و تهیهی فهرست (List). هدف از این گام آن است که تا میتوانیم راهحلهای مختلف تولید کنیم و هیچ قضاوتی راجع به راهحلها نداشته باشیم. بعد از تولید راهحلها، آنها را از بُعد اقتصادی، فنی و سایر جنبهها میسنجیم و آنهایی را که اجراییتر هستند، از بقیه جدا میکنیم
4- نمونهی اولیه بسازید (Prototype)
حالا وقت عمل است. از میان راهحلهایی که در گام قبلی ایجاد کردیم، یکی از آنها که اجراییتر است و کمترین ریسک را دارد انتخاب کرده و اجرا میکنیم. وقتی حرف از ساختن نمونهی اولیه میزنیم، منظورمان ساختن چیزهای عجیب و غریب نیست. برای کسی که میخواهد کتاب داستان بنویسد، ارسال داستان کوتاه برای یکی از مجلات مرتبط، یک نمونهی اولیه است. برای کسی که میخواهد از طریق اینترنت دستگاه تصفیه آب خانگی بفروشد، نمونهی اولیه ساختن یعنی وبلاگی ایجاد کند و محصولاتش را در آن معرفی نماید. کسی که میخواهد با شخص دیگری وارد رابطهی عاطفی شود، میتواند راجع به موضوعی سر صحبت را با طرف مقابل باز کند و ببیند تا چه حد در فضای فکری مشترکی قرار دارند. هدف از ساختن نمونهی اولیه این است که تا آنجا که میتوانیم راجع به خودمان، ایدهمان و دنیای پیرامونمان یادگیری داشته باشیم.
5- آزمایش کنید و بازخورد بگیرید (Test and get feedback)
بعد از ساختن نمونهی اولیه نباید به همین مقدار اکتفا کنیم؛ بلکه باید تا آنجا که میتوانیم نظرات دیگران را هم دریافت کنیم و بفهمیم از چه زوایای دید دیگری هم میتوان به این مسئله نگاه کرد. پس از این گام، ممکن است بفهمیم در مسیر درستی گام برمیداریم و گام بعدی را طراحی کنیم یا متوجه شویم راهحلمان نیاز به اصلاحاتی اساسی دارد یا حتی به این نتیجه برسیم که این اصلاً آن چیزی نیست که دنبالش بودیم.
هر چند این پنج گام را به ترتیب ذکر کردیم؛ اما فرآیند تفکر طراحی بهندرت مطابق این مراحل پیش میرود. گاهی مستقیماً از گام سوم آغاز میکنیم؛ اما به گام اول برمیگردیم تا بفهمیم دغدغههای اصلی چه بودهاند. گاهی بلافاصله بعد از گام دوم، مستقیماً سراغ گام چهارم میرویم و نمونهی اولیه را میسازیم. این فرآیند آنقدر تکرار میشود تا در نهایت به راهحلی میرسیم که مطلوبمان باشد. در هر صورت باید به یاد داشته باشیم، سوگیری نسبت به عمل یک اصل اساسی محسوب میشود؛ یعنی هر جا میتوانیم اقدامی در جهت روشنتر شدن صورت مسئله و رسیدن به راهحل بهتر انجام بدهیم، باید دست به کار شویم.
تفکر خلاق و حل مشکل دو بخش مهم از فرآیند طراحی هر سیستمی هستند. شما با انجام درست این دو فرآیند ایدهها را به شکلی نوآورانه به روز و با سیستم خود همگام سازی میکنید. از سوی دیگر مواردی که مانع خلاقیت میشوند را از میان بر میدارید. یکی از تکنیکهای مفید و موثر در تفکر طراحی استفاده از راهکار اسکمپر است.

اسکمپر چیست
اسکمپر تکنیکی بسیار موثر برای افزایش خلاقیت و پرورش ایدههای خامی است که در سر داریم. این تکنیک برای حل هر مسالهای که با آن روبه رو میشویم، کاربرد دارد. میتوان گفت اسکمپر فهرستی از سوالهایی است که سبب پرورش ایدههای جدید میگردد. این روش بسیار آسان، اما به طور شگفت آوری قدرتمند است. در روش اسکمپر شما حتی میتوانید از ایدههای موجود استفاده کنید و آنها را به ایده اختصاصی خودتان تبدیل کنید.
SCAMPER که هر حرف آن برگرفته از یک روش است، شما را در خلق ایدههای جدید یاری میکند:
Substitute :S (جایگزین کردن) مثلا جایگزین کردن اپلیکیشن موبایل به جای تلفن زدن در فرآیند تاکسی گرفتن.
Combine :C (ترکیب کردن) مثلا ترکیب کردن قابلیت فیلمبرداری دوربین موبایل و سیستم تشخیص چهره در فرآیند باز کردن قفل گوشی.
Adapt :A (اقتباس کردن، تطبیق دادن، سازگار کردن) مثلا استفاده از برنامههای محبوب پیامرسان نظیر تلگرام در وبسایتها برای سازگاری با عادتهای مشتریان.
Magnify :M (تقویت کردن) مثلا افزودن قابلیت زوم کردن روی تصاویر در اینستاگرام.
Put to Other Uses :P (به کار بردن در دیگر کاربردها) مثلا استفاده از دوربین موبایل به جای اسکنر در اپلیکیشنهایی نظیر CamScanner، Adobe Scan و Office lens.
Eliminate or Minify :E (حذف کردن یا کاهش دادن) مثلا کم کردن اِلمانهای موجود در یک صفحه برای تاکید بیشتر روی یک مورد خاص.
Rearrange or Reverse :R (معکوس کردن یا چینش مجدد) مثلا برعکس کردن روند چت در سایت. به جای اینکه منتظر ارسال پیام از سوی کاربر باشیم، خودمان سر صحبت را باز کنیم.
چگونه از اسکمپر استفاده کنیم؟
در ابتدا مسالهای که مایل به حل آن هستید را در نظر بگیرید. این مساله هر چیزی میتواند باشد. چه مشکلی در زندگی شخصی یا محل کار شما یا محصول یا سرویسی که قصد گسترش و بهبود دادن آن را دارید. بعد بوسیله فهرست این تکنیک درباره آن سوالهایی از خود بپرسید. این سوال ها سبب میشود در مورد مساله مورد نظر به طور متفاوتی فکر کنید و به راه حل های جالبی برسید.
در انتهای کارگاه مدرسی به تمرین ابزارهای تفکر طراحی با طرح مساله واقعی پرداخت. مسئله حول محور دانش آموزان، انتخاب رشته و شغل بود که شرکت کنندگان صورت رقابت تیمی و ارائه راهکارهای خلاقانه در 60 ثانیه آن را اجرا کردند. آنها با در گروههای 3 یا 4 نفره به بررسی ابعاد این مسئله پرداختند و با استفاده از تکنیک اسکمپر راه حلهای متنوعی ارائه کردند. این راهحلها به کمک مدرس کارگاه، آرش مدرسی، ساماندهی شد و منجر به شکلگیری یک استارتآپ جالب شد و قرار شد گروهی از شرکت کنندگان علاقهمند به این زمینه روی موضوع کار کنند.

|
|
|
|
|